حیاط باصفا🌹🌹
شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۳۳ ب.ظ
امروز ظهر موقع خوردن نهار همه ی وسایل را آماده کردیم که مشغول خوردن بشیم که امیرعلی جون یه بند گریه میکرد و اصرار داشت بره توی حیاط
با هیچ تدبیری هم آروم نمیشد
پیشنهاد دادم بریم حیاط نهار بخوریم و با استقبال جمع روبرو شد و چه خووووب و باصفا بود حیاط و نهار خوردن توی حیاط پایین درخت نارنج و توی سایه-آفتاب درخت زیتون و کنار گلهای داوودی و شمعدونی و رز
و چه گریه و اصرار به جایی داشت این پسر19ماهه ی عزیزدل خاله🥰🥰🥰
چه خوبو باصفاس امیرعلی جونم🥰 با خواهر دوقلویش فرشته جونم🥰 و چه قدر به حسین جونم🥰 امروز در کنار شون خوش گذشت خداراشکر
خدا همگیشون را حظ کنه
۹۹/۰۸/۱۰