برای تو مینویسم...

بانوان قدرت نرم کشورند و مایه ی افتخار و سعادت آن

برای تو مینویسم...

بانوان قدرت نرم کشورند و مایه ی افتخار و سعادت آن

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

یعنی بهم ربط داره؟ د

پنجشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۳۲ ق.ظ

امروز خاطرات دوران بارداری ام و تو فراغ بودن را نوشتم روی کاغذ

اینش برام مهم بود که نوشتم توی شرایط سخت چطور هدایت کردم که خاطرات خوش ازش مونده تو ذهنم

یک بخشی از این خاطرات به همراهی های دختر خاله ام در کنارم مربوط بود که حالا مدتی بود ازش بیخبربودم و به خاطر حجم بالای کارهاش توی این زمان کرونایی هربار که تماس گرفته بودم باهاش صحبت کنم یا جلسه بود یا رفته بود کلاسش را آماده کنه برای شروع احتمالی کلاس _آخه دختر خاله ام مربی پیش دبستانی و خداراشکر خیلی هم موفقه_ و خلاصه مدت ها بود نتونسته بودم باهاش صحبت کنم تا این که یک فعه امشب خودش بهم تلفن زد و یک عالمه باهم صحبت کردیم

حالا آیا این همزمانی تلفن او با نوشتن خاطرات من تصادفی یا قانون جذب و ایناس؟ 

هرچه که هست خیلی خووووب بود

خداراشکر

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۳
نسیبه حق شناس

نظرات  (۱)

۰۴ مهر ۹۹ ، ۰۰:۳۲ سهیلا کاظمی

عزیزم خداراشکر 

ولی این همونه که میگن دل به دل راه داره شما دلاتون که به هم نزدیک بوده  فکراتون هم به هم نزدیک بوده خداراشکر چه دوتا دخترخاله ی خوبی

همزمان تو فکر همدیگه بودید، دقیقا منم مثل شما تو شرایط سخت بارداری تنها کسیکه کنارم بود و همدم لحظه هام بود همسایه ام بود که از خواهر بهم نزدیکتره خیییلی برام زحمت کشید خدا الهی برام حفظش کنه دختر خاله را هم برای شما حفظ کنه... الهی آمین 

پاسخ:
واقعا درست میگین
خداراشکر که همراه و همدم های خوب اطرافمون داریم
خداراشکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی