امان از عادت🙄
هیچ وقت دقت نکرده بودم چقدر راحت میرفتم روضه ی امام حسین(ع)
چقدر راحت دستم را به فرش زیر پام می زدم
چقدر خوشحال بودم الآن یک نفر نزدیکم نشسته
چقدر خوردن چای تو روضه میچسبه
چقدر با بچه به روضه رفتن میچسبه
چقدر.....
اما دیشب همه اش را فهمیدم
با سه تا بچه رفتیم روضه با خواهرشوهر جان باهم بودیم
دستشون را میزدن به فرشی که روش نشسته بودیم و میگفتن ضدعفونی کنین میخواستیم بهشون بگیم طوری نیس که نمیشد بگیم طوریه که خب نمیشد دستشون را به فرش نزنن
بخواهیم ضدعفونی کنیم که خب همه اش دستمون بند بود
بخواهیم ضدعفونی نکنیم که خب نمیشد
اما یه اتفاق خیلی جالب افتاد
یکدفعه حسین جان به دخترعمه جانش گفت بیا نون بیار کباب ببر بازی کنیم
خیلی خوب بود هم بازی میکردن و روضه هم براشون جذاب میشد هم دستاشون مشغول میشد و به جایی نمیزدن
خداراشکر خدایاره و خودش هوادار
خداراشکر اگر کرونا هست ولی امکانات ماسک و موادضدعفونی هست و میشه روضه را رفت.